صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

91/1/13
9:9 ع

حوادث‌ شش ماه پایانی

منتهی به ظهور بر طبق‌ تقویم‌ سال‌ ظهور


جریانات‌ و اتفاقات‌ ماه‌ ذی‏القعده



    از جمله آثار و تبعات معرکه قرقیسیا کشتار تعداد زیادی است که حرث و نسل (کنایه از کار و زندگی) را بر باد می‏دهد؛ چرا که از سویی حداقل 100000مرد کشته می‏شوند و از سوی دیگر خوراک مردم اعم از گیاهی و حیوانی آلوده می‏گردند که این امر به جهت استفاده از اسلحه‏های کشنده‏ای است که در این معرکه و جنگ به کار گرفته شده است.17 به دنبال آن خشکسالی و حرص ولع ناشی از آن برای یافتن خوراک رخ می‏دهد. از این روست که مردم در این ایام و برای انبار کردن غذا جهت اطرافیان خویش به این سو و آن‏سو می‏روند و این حرص و ولع مردم باعث می‏شود که با هم بجنگند.


    پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
« وقتی صیحه در ماه رمضان شنیده شد، در ماه شوال جنگی برپا می‏شود (معرکه قرقیسیا) قبایل به مسافرت کردن برای تهیه خوراکیها و جنگیدن (با همدیگر برای آن) در ماه ذیقعده می‏پردازند. در ماه ذیحجه هم حجاج غارت می‏شوند و خون به پا می‏شود.18»


    عبارت تمیرالقبائل که در حدیث آمده است بدین معنی است که غذا را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند و به آن غذایی که منتقل می‏شود «میره» می‏گویند. پس معنی این بخش از حدیث این می‏شود که قبایل از شهری به شهر دیگر می‏روند تا از آن برای خود غذا خریده و آن را برای مدت یک سال مصرف خود انبار کنند و از ترس بخل و قحطی و گرانی و آلودگی غذاها به جهت جنگها و کشتارها و اسلحه‏های کشتار جمعی، از آن محافظت می‏کنند.


    محمد بن مسلم نقل کرد که از امام صادق(ع) شنیدم که می‏فرمودند:
« پیش از (آمدن) قائم(ع) نشانه‏هایی از ناحیه خداوند متعال برای (امتحان کردن) آنها خواهد بود.»
    پرسیدم: «جانم به فدایتان آنها کدام نشانه‏ها هستند؟» فرمودند:« این آیه شریفه:
 وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ 19.
 (حتماً شما را (یعنی مؤمنان قبل از قیام حضرت مهدی(ع)) با چیزهایی از ترس و گرسنگی و کمبود و کاستی در اموال و بدنها و محصولات امتحان می‏کنیم و (در این راستا) به صبرپیشگان بشارت بده (که سربلند خواهد بود)).20»


    قبایل در ماه ذیقعده به انبار کردن و در نتیجه نزاع و جنگ بر سر غذا می‏پردازند و این جریان حتی تا ماههای بعد ادامه می‏یابد. چنان‏که در حدیث تأکید می‏شود در ماه ذیحجه حجاج غارت می‏شوند و به عبارت دیگر وسایل و اموال آنها را می‏دزدند و به غنیمت می‏گیرند.


«فیروز دیلمی» از رسول‏اللَّه(ص) نقل می‏کند که طی حدیثی طولانی فرمودند:
« صدای (آسمانی) در ماه رمضان و جنگ در شوال واقع می‏شود و قبایل در ماه ذیقعده به انبار کردن (غذاها) می‏پردازند و به حجاج در ماه ذیحجه یورش می‏برند و محرم، چه محرمی خواهد بود؟ ابتدایش بلا بر سر امتم می‏آید و پایانش فرج و گشایش برای امتم حاصل می‏شود. نجات یافتن مؤمن در آن بهتر از خزینه‏ای است که 100 هزار ظرفیت داشته باشد.21»


    معنای آن چنین می‏شود: رفتن و جهاد کردن به همراه حضرت مهدی(ع) بهتر است از جمع کردن غذایی که 100 هزار نفر را کفاف دهد؛ چرا که این ذخیره‏سازی نفع و خیری برای کسی ندارد و توفیق جهاد کردن به همراه امام معصوم(ع) و آن هم حضرت حجت(ع) در حقیقت تمام خیر دنیا و آخرت است.


    پیش از این دیدیم که ائمه معصومین(ع) به شیعیان و محبان و پیروان خویش می‏آموختند که پس از شنیدن صیحه آسمانی در ماه رمضان تاآنجا که برایشان ممکن است غذا ذخیره کنند؛ یعنی در واقع پیش از آن که معرکه قرقیسیا و جنگها و فتنه‏های پس از آن پدید بیایند؛ شیعیان باید احتیاطاً طی این دو ماهی که وقت باقی است غذا ذخیره کنند که ممکن است پس از این جریان خوراکیها به واسطه جنگها و اسلحه‏ها و بمبهایی که به کار برده می‏شود علاوه بر کمیاب و گران شدنشان، آلوده هم بشوند. در آن زمان آن دسته از شیعیان و پیروان معصومین(ع) که به تعالیم این بزرگواران عمل کنند؛ از این مصایب، خطرات و مشکلات در امان مانده، و شکرگزار درگاه الهی خواهند بود.

 

کشتارگاه اول عراق: بغداد


    پس از معرکه قرقیسیا، عدم ثبات سیاسی حکومت عراق، خودکامگی سفیانی را تشدید می‏کند و او هم نیروها و تسلیحات نظامی خویش را وارد عراق کرده و از روز 21 یا 22 ذی‏القعده، دست به کشتارهای وحشیانه در بغداد و سپس در کوفه (که روز عید قربان به آنجا می‏رسد) و دیگر شهرهای عراق می‏زند و این رفتار غیر انسانی او تا وقتی که نیروهای سید خراسانی و ایرانیان در مقابلش قد علم کنند و طعم شکست را به او بچشانند؛ ادامه خواهد داشت.


    امام صادق(ع) ضمن حدیثی طولانی فرمودند:
 «تمام عراق را هراس جدی دربر می‏گیرد و قرار از این دیار رخت برمی‏بندد. پس از آن که سپاه سفیانی وارد بغداد می‏شود سه روز همه چیز و همه کس را مباح اعلام می‏کند و به سرعت بسیاری می‏میرند. 60 هزار نفر (و بنا بر نقلی 70 هزار نفر) از اهالی آن شهر را می‏کشند و اطراف آن (شهر) را خراب می‏کند. 18 شب پس از این فعالیتها در آنجا می‏ماند و اموال (مردم) را (در میان خویش) تقسیم می‏کند در آن روز سالم‏ترین نقطه بغداد، کرخ است.22»


    ابن وهب می‏گوید حضرت این شعر ابن ابی عقیب را نقل کردند که:
 «وینحر بالزوراء منهم لدی ثما نون ألفاً مثل ما تنحر البدن
80 هزار نفر از آنها همانند حیوان در بغداد سر بریده می‏شوند.»
    تا آنجا که فرمودند:
 «در بغداد80000 نفر را می‏کشد که 80 نفر از آنها از مردانی از تیره فلانی هستند که همگی برای فرمانروایی و خلافت شایسته‏اند.23»


    امیرالمؤمنین علی(ع) هم طی حدیثی طولانی فرمودند:
« والی شهر زوراء (بغداد) و فرمانروا به همراه 5 هزار جلاد خارج می‏شود و 70 هزار نفر را بر روی پل بغداد می‏کشند طوری که مردم تا سه روز از خون و بوی تعفن این همه لاشه و جنازه نمی‏توانند به دجله نزدیک شوند.24»


    امام ششم(ع) فرمودند:
« مردم بزرگواری از پیروان بنی‏العباس را بر روی پلی که از کرخ به بغداد می‏آید می‏سوزانند.25»


    سیدالشهداء امام حسین(ع) هم طی حدیثی طولانی فرمودند:
 «….. (سفیانی) سپاهیان 130 هزار نفری خود را به بغداد گسیل می‏دارد و در مدت سه روز روی پل بغداد 70 هزار نفر را کشته و به 12 هزار دختر جوان تجاوز می‏کنند، طوری که از خون و لاشه متعفن اجساد آب دجله قرمزرنگ دیده می‏شود.26»


    زوراء که همان بغداد است و توسط منصور دوانیقی بنای آن نهاده شد و پلی که در روایات ما زیاد از آن یاد شده است همان پلی است که از جانب کرخ در محله جعیفر به بغداد متصل می‏شود در مقابل «مدینه الطب» که در آن سوی دجله واقع شده است و همان طور که در احادیث پیشین دیدیم سپاهیان سفیانی اعمال شنیع و وحشیانه خویش را بر روی آن انجام می‏دهند و 70 هزار سرباز و غیر آنها را می‏کشند و خون کشتگان به رود دجله جاری می‏شود و از شدت تعفن مردم تا سه روز نمی‏توانند به آن نزدیک شوند و رنگ این رود هم به سرخی می‏نماید.


    امام صادق(ع) فرمودند:
« بیچاره بغداد از دست پرچمهای زرد و مغرب و پرچم سفیانی.27»
    مفضل بن عمر می‏گوید« از آن حضرت پرسیدم: بغداد در آن زمان چه وضعیتی خواهد داشت؟ حضرت پاسخ فرمودند:»
 «محل (نزول) عذاب و غضب الهی خواهد بود. (وای بر آنها) بیچاره آنها از دست پرچمهای زرد و دیگر پرچمهایی که از دور و نزدیک به سوی آن می‏آیند. واللَّه! انواع عذابهایی که بر اقوام سرکش از اول روزگار تا انتهایش نازل شده و عذابهایی که (تا آن زمان) هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده بر آنها فرود می‏آید. توفانهایی ناشی از سیلهای مختلفی آن را درمی‏نوردد و بیچاره است کسی که آنجا را منزل خود انتخاب کند. واللَّه گاهی بغداد چنان آباد می‏شود که بیننده آن می‏گوید دنیا فقط اینجاست و نه جای دیگری و دخترانش را حورالعین و فرزندانش را اولاد بهشتی تصور می‏کند. گمان می‏کند که خداوند تنها در آنجا رزق را تقسیم می‏کند. دروغ بستن به خدا و صدور حکم ناحق و شهادت دروغ و نوشیدن شراب و زنا و حرام‏خواری و خون‏ریزی در آن پدیدار می‏شود. پس از آن خداوند متعال با فتنه‏ها و به دست این لشکریان آنها را خارج می‏کند (آنجا را خالی از سکنه می‏کند). به گونه‏ای که وقتی کسی از آنجا عبور می‏کند جز دیوار (ویرانه) چیزی نمی‏بیند حتی می‏گوید: این زمین، بغداد است. سپس جوانمردی خوش‏رو و از نسل امام حسن مجتبی(ع) از ناحیه دیلم (گیلان) و قزوین قیام می‏کند. فریاد می‏زند: ای خاندان پیامبر(ص) این مظلوم غمگین را اجابت کنید!28 گنجهای طالقان به او پاسخ می‏دهند. گنجهایی که از جنس طلا و نقره نیستند بلکه مردانی هستند به سختی آهن! گویا به آنها می‏نگرم که بر یابوهای ابلق29 سوارند و سلاحهای کوتاهی در دست دارند. همانند گرگ (که بخواهد به گوسفندی حمله کند) مشتاق و تشنه جنگیدن هستند. فرمانده‏شان مردی از بنی‏تمیم است که به او شعیب بن صالح می‏گویند. رو به سیدحسنی که الان با چهره درخشان چون ماهش در میان آنهاست کرده و پس از آن به ستمگران یورش می‏برند تا این که به کوفه می‏رسند.30»


    سپاه سفیانی پس از آن که این اعمال وحشیانه را انجام می‏دهد؛ به سوی کوفه (نجف) حرکت می‏کند و در آنجا هم‏چنان حادثه‏ای رخ می‏دهد که عقلها را حیران می‏کند و این کشتارها تا وقتی که ایرانیان به فرماندهی سید خراسانی وارد عراق شوند همواره ادامه خواهد داشت. به خدا پناه می‏بریم از شر چنین فتنه‏هایی.

پی نوشت ها: 

17-   احتمالاً از گازهای کشنده و سلاحهای اتمی و بمبهای هسته‏ای استفاده شده باشد.
 18-   بشارةالاسلام، ص34؛ منتخب‏الدثر، ص451؛ بیان الائمه(ع)، ج1، ص431 و ج2، ص354؛ یوم‏الخلاص، ص280.
 19-   سوره بقره(2)، آیه 155.
 20-   اعلام الوری، ص427.
 21-   بیان الائمه(ع)، ج1، ص432.
 22-   یوم‏الخلاص، ص703؛ اعلام الوری، ص429.
 23-   بشارةالاسلام، ص153؛ یوم‏الخلاص، ص657.
 24-   الزام الناصب، ج2، ص119؛ بشارةالاسلام، ص58.
 25-   الزام الناصب، ج2، ص149؛ یوم‏الخلاص، ص657.
 26-   یوم‏الخلاص، ص658؛ بیان الائمه(ع)، ج2، ص365.
 27-   بشارةالاسلام، ص143؛ یوم‏الخلاص، ص701.
 28-   عبارت ملهوف را که در حدیث به مظلوم غمگین ترجمه شده است، هم می‏توان به خود سید حسنی مورد بحث در حدیث حمل کرد که منظور او این است که مردم دعوتش را اجابت کرده و او را که از این هم ظلم و فساد به ستوه آمده است، یاری کنند و هم می‏توان گفت که منظورش حضرت مهدی(ع) است و سیدحسنی مردم را به عنوان نیروهای زمینه‏ساز و آماده برای یاری حضرت، جمع کند؛ خصوصاً که با توجه به حوداث و وقایع ماههای گذشته مطمئن شده‏اند، ظهور امام(ع) نزدیک است و هر چه سریع‏تر باید به یاری ایشان شتافت و ظاهراً این نظر قابل قبول‏تر به نظر می‏رسد. واللَّه‏عالم. م
 29-«ابلق» در لغت به معنای سیاه و سفید است و ظاهراً عبارت یابوهای ابلق عبارتی کنایی باشد راجع به وسایل نقلیه‏ای که این سپاه مورد استفاده قرار می‏دهد. احتمالاً این جمعیت از رنگ و نقشهای همسان برای طراحی بدنه، وسایل نقلیه ایشان استفاده کرده باشند همان طور که این روزها می‏بینیم هر سپاهی، هم لباس مخصوص به خود را دارد و هم ماشینها و ادوات جنگی آنها با طرح و رنگ متحدالشکلی، منقش و رنگ‏آمیزی شده‏اند. م
 30-   بحارالانوار، ج53، ص14 و 15؛ بشارةالاسلام، ص143؛ یوم‏الخلاص، ص701.


 



ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ